English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3718 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The bus to ... stops here. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The bus stop is no distance at all . U ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
i swore him to secrecy U او را سوگند دادم که راز راپوشیده نگاه دارد
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
to nick a horse's tail U بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glance U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
glanced U نگاه نگاه مختصر
Bus line number 8. U اتوبوس خط ۸.
bus U اتوبوس
bussing U اتوبوس
bused U اتوبوس
buses U اتوبوس
busing U اتوبوس
busses U اتوبوس
omnibuses U اتوبوس
bussed U اتوبوس
omnibus U اتوبوس
a bus U اتوبوس
carfare U کرایه اتوبوس
bus stops U ایستگاه اتوبوس
queue U صف اتوبوس و غیره
bus stop U ایستگاه اتوبوس
body U اطاق اتوبوس
bodies U اطاق اتوبوس
queued U صف اتوبوس و غیره
queueing U صف اتوبوس و غیره
queues U صف اتوبوس و غیره
minibuses U اتوبوس کوچک
trolleybus U اتوبوس برقی
trolley buses U اتوبوس برقی
I went by bus. U من با اتوبوس رفتم.
trolley bus U اتوبوس برقی
to go by bus U با اتوبوس رفتن
to ride on the bus U با اتوبوس رفتن
space time U اتوبوس فضایی
I drove the bus. U من اتوبوس را راندم.
Airbuses U اتوبوس هوایی
bus bay U ایستگاه اتوبوس
Airbus U اتوبوس هوایی
trolley car U اتوبوس برقی
bus driver U راننده اتوبوس
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
here U در اینجا
hitherto U تا اینجا
hither U اینجا
in these parts <adv.> U در اینجا
in this country <adv.> U در اینجا
here U اینجا
hither U به اینجا
so far U تا اینجا
where U اینجا
thus far U تا اینجا
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
to stop the bus U جلوی اتوبوس را گرفتن
You can take the bus. U شا میتوانید با اتوبوس بروید.
communication cord U کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
passim U اینجا وانجا
i am a stranger here U من اینجا غریبم
We are short of space here . U اینجا جا کم داریم
up and down U اینجا وانجا
here and there U اینجا انجا
When does the train [bus] to ... depart? U قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
double decker U اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
double-decker bus [DDB] U اتوبوس دوطبقه [حمل و نقل]
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
Out with them! U بروند بیرون [از اینجا] !
I wI'll get off here. U اینجا پیاده می شوم
here lies U در اینجا دفن است
I am just passing through. فقط از اینجا میگذرم.
no one is here U هیچکس اینجا نیست
Make some room here. U یک قدری اینجا جا باز کن
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
isn't he there U ایا او اینجا نیست
At this point of the conversation. U صحبت که به اینجا رسید
hereon U در این مورد در اینجا
Come here tomorrow . U فردا بیا اینجا
Let us get out of here! U برویم از اینجا بیرون!
make oneself scarce <idiom> U دور شو ،از اینجا برو
i do not belong here U من اهل اینجا نیستم
i wish to stay here U میخواهم اینجا بمانم
i had hom there U اینجا گیرش اوردم
Do not lean out! U به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
We got into the wrong bus . U سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
Is there a bus into town? U آیا اتوبوس برای شهر هست؟
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
Is there a bus to the airport? U آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Do I have to change busses? U آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
When is the bus to Pimlico? U چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
To pick up a passenger. U مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Is there a car wash? U آیا اینجا کارواش هست؟
take away your things U اسباب خود را از اینجا ببرید
Is there a car wash? U آیا اینجا ماشینشویی هست؟
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
some one must stay here U یک کسی باید اینجا بماند
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
It is extremely hot in here . U اینجا بی اندازه گرم است
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
He usually drops by to see me . U غالبا" می آید اینجا بدیدن من
None of that here. Nothing doing here. U اینجا از این خبرها نیست
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose. U ماندن او در اینجا بی فایده است
It is pointless for her to come here . U موضوع ندارد اینجا بیاید
I dropped in to say hello. U آمدم اینجا یک سلامی بکنم
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
I've been here for five days. U پنج روزه که من اینجا هستم.
what is your business here U کار شما اینجا چیست
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
It has been a very enjoyable stay. در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
He promised me to be here at noon . U به من قول داد ظهر اینجا با شد
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
to ride on the bus U سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی]
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
How dare he come here . U غلط می کند قدم اینجا بگذارد
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
His coming here was quite accidental. U آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
hic jacet U در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
Do you think it advisable to wait here U آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
This is a good residential are ( neighbourhood ) . U اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
This is an ideal spot for picnics . U اینجا برای پیک نیک ماه است
Which bus do I take for the opera? U برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
To alight from a bus(tarin,car). U پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
commit no nuisance U ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
She comes here once in a blue moon . U سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
They dont recognize your high-school diploma here. U دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Which bus do I take to Victoria Station? U کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
transportation in kind U وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . U اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Well, now everyone's here, we can begin. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
get off <idiom> U پایین آمدن یا بیرون آمدن از (اتوبوس ،قطار)
What is going on here? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
My mind was elsewahere. My thouthts were wandering. U حواسم اینجا نبود ( حواسم جای دیگه بود )
I am here for a language course U من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
leering U نگاه چپ
observantion U نگاه
looks U نگاه
leer U نگاه کج
by sight U از نگاه
slants U نگاه کج
slanted U نگاه کج
looked U نگاه
gander U : نگاه
look U نگاه
leer U نگاه چپ
leering U نگاه کج
leered U نگاه چپ
glimpse U نگاه کم
ganders U : نگاه
glimpsed U نگاه کم
leers U نگاه چپ
leered U نگاه کج
glimpses U نگاه کم
leers U نگاه کج
glimpsing U نگاه کم
slant U نگاه کج
view U نگاه
regarded U نگاه
i say U نگاه کن
regard U نگاه
gloatingly U با نگاه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1tink and grow rich
1incentive
1if you have any question please ask us , we are here to help
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com